loader from loading.io
43- قضاوت show art 43- قضاوت

در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

قضاوت وقوع یک رخداد بیرونی و قضاوتی که در همان لحظه در مورد آن انجام می دهیم،  عملا هیچ زمانی را  براي تامل و درک درست از آن واقعه به ما نخواهد داد و اگر احياناً تفکری هم صورت بگيرد ، فقط براي توجيه في البداهه و سرسری از آن عمل یا پیشامد خواهد بود. بنابراین پیشامد بیرونی و قضاوت ما تقريبا همزمان صورت می گیرند، و به سختی می شود...

info_outline
42- خودبرتربینی show art 42- خودبرتربینی

در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

خودبرتربینی شاید بعضی از ما با کمک تربیت اخلاقی‌ای که کسب کرده‌ایم، بتوانیم از قضاوت یا انتقاد و بدگویی درباره‌ی شخصی که  رابطه ی خوبی با او نداریم و وجودش برایمان آزار دهنده است خودداری کنیم.  ولی سرکوب این احساس منفی سبب از بین رفتن آن نمی‌شود و اگر روزی رفتار آزاردهنده‌ی آن شخص شدت بیشتری پیدا کند، به احتمال زیاد احساس...

info_outline
اپیزود ویژه: گفتگوی پوریا صحرانورد با فرزاد صباغ‌پور در مورد کتاب در جستجوی هوش اخلاقی show art اپیزود ویژه: گفتگوی پوریا صحرانورد با فرزاد صباغ‌پور در مورد کتاب در جستجوی هوش اخلاقی

در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

رعایت اصول «اخلاقی» موضوعی تازه و یا ابتکاری جدید نیست و همواره با تعلیم و تربیت همراه بوده است. برای شناخت موانع درونی به یک هوشی فراتر از هوش عاطفی و اجتماعی نیاز داریم، هوشی که ما را در شناخت نقاط قوت و ضعفمان یاری می‌دهد و موجب خودشناسی می‌شود و آن «هوش اخلاقی» است. در این اپیزود ویژه از پادکست در جستجوی هوش اخلاقی، دکتر پوریا...

info_outline
41- غرور و خودبینی show art 41- غرور و خودبینی

در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

غرور و خودبینی صفت غرور با هستی و احساس وجودی ما عجین شده است. بنابراین يك خصوصیت روانی نیست که فقط در بعضی از ما وجود داشته باشد و باقي ‌ما فاقد آن باشیم. تشخیص صفت غرور کار سختی است. البته شاید بتوانيم بعضی علائم غرور را در خودمان تشخیص دهيم. اگرچه اين علایم در اشخاص مختلف، به اشكال متفاوتي بروز می‌کنند، ولی مهم این است که هیچ‌کس...

info_outline
40- بدبینی show art 40- بدبینی

در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

مهمترین وظیفه مغز تضمین بقای انسان است، حتی در بدترین شرایط بقیه وظایف برای مغز فرعی محسوب می شوند.  تنفس، خوردن، خوابیدن، دفع ادرار و مدفوع برای بقای انسان بسیار حیاتی هستند، اما وقتی پیچیدگی های ذهن و رفتار را در نظر می گیریم، اهمیت  این موارد حیاتی به راحتی نادیده گرفته می شوند. مغز از پایین به بالا تکامل پیدا کرده است،...

info_outline
39- تجربه خروج روح از بدن show art 39- تجربه خروج روح از بدن

در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

تجربه خروج روح از بدن از قرن نوزدهم، محققین بسیاری در مورد آنچه که امروز به آن« تجربه‌ی نزدیک به‌ مرگ» می‌گویند، گزارش‌هایی داده‌اند. با این حال تا اواسط سال‌های ۱۹۷۰ این موضوع به صورت عام مطرح نشده بود.  در سال۱۹۷۵، شخصی به نام دکتر مودی متوجه شد فردی به نام جرج ریچی  به علت ایست قلبی ناشی از ابتلا به ذات‌الریه، به مدت نُه...

info_outline
38- دژاوو show art 38- دژاوو

در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

امروزه روان‌شناسی شناختی، حافظه را فرآیند ذخیره‌سازی اطلاعات و تجربیات، برای بازیابی احتمالی در مقطعی در آینده می‌داند، که فرآیند تفکر و حل مسئله به‌شدت به  فرآیند تداعی حافظه در گذشته متکی است. اما در فرآیند تداعی و فراخوانی حافظه، پديده‌اي به نام دژاوو وجود دارد، که علی‌رغم مساعي فراوان دانشمندان و محققان مغز و اعصاب و...

info_outline
37- فراروان‌شناسی show art 37- فراروان‌شناسی

در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

فرا روان‌شناسی  بسیاری از بیماران روانی با افسردگی شدید یا با فوبیای غیرمنطقی از مکان های بلند یا ترس از غرق شدن، یا از آتش مواجه هستند و مشکلات جسمی و عاطفی جدی در زندگی کنونی این بیماران وجود دارد. اما آنچه در مورد این احساسات گیج کننده است این که هیچ ارتباطی بین این ترس ها با تجربیات زندگی امروز این اشخاص دیده نمی شود.  بطور...

info_outline
36- روانپزشکی show art 36- روانپزشکی

در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

روان پزشکی قبل از عصر روشنگری، اختلالات روانی و رفتاری انسان را به جادو، جادوگران، ارواح شیطانی و جن‌زدگی نسبت می‌دادند. اما در قرن نوزدهم بود که برای اولین بار دانشمندان فرانسوی و آلمانی با رویکردی علمی شروع به مطالعه‌ي رفتار انسان کردند. متعاقب آن، به‌موازات شکل‌گیری پارادایم‌های روان‌شناسی، رویکرد جدیدی در شاخه‌ای از...

info_outline
35- روانشناسی شناختی show art 35- روانشناسی شناختی

در جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence

اپیزود سی و پنجم نگرش روان‌شناسی شناختی فلاسفه از دیرباز به فرآیندهای شناختی توجه نشان می‌‌دادند. اما اولین تحقیقات علمی در زمینه‌‌ی فرآیندهای شناختی ذهن، در اواخر قرن نوزدهم توسط ویلهلم وونت انجام گرفت. در سال 1920 و با ظهور نظریه‌‌ی رفتارگرایی، فرآیندهای شناختی ذهن کنار گذاشته شدند و رفتارهای انسان صرفاً بر مبنای الگوی...

info_outline
 
More Episodes

مهمترین وظیفه مغز تضمین بقای انسان است، حتی در بدترین شرایط بقیه وظایف برای مغز فرعی محسوب می شوند. 

تنفس، خوردن، خوابیدن، دفع ادرار و مدفوع برای بقای انسان بسیار حیاتی هستند، اما وقتی پیچیدگی های ذهن و رفتار را در نظر می گیریم، اهمیت  این موارد حیاتی به راحتی نادیده گرفته می شوند.

مغز از پایین به بالا تکامل پیدا کرده است، یعنی ابتدا مغز غریزی یا ساقه مغز، سپس مغز عاطفی یا سیستم لیمبیک طی میلیون ها سال پدید آمده است.

مغز عاطفی یا سیستم لیمبیک، مجموعه ای از سازه های عصبی ابتدایی است که در مرکز مغز قرار دارد و رفتارهای احساسی و هیجانی و محرک‌های انگیزشی بدن را در ارتباط با بقای نفس ایجاد و تنظیم می‌کند. 

این هیجانات شامل شناسایی تهدید، خشم، ترس، لذت، وامثال آن است. علاوه بر این، بسیاری از ساختارهای عصبی مغز عاطفی، نقش مهمی در فرایند حافظه، ذخیره‌سازی اطلاعات وسیستم بویایی دارند.

یکی از عواملی که مغز عاطفی یا سیستم لیمبیک را به مرکز احساسات و واکنش‌های هیجانی تبدیل کرده است، قرار گرفتن مغز عاطفی در مجاورت مغز عقلانی وشناختی است. 

مغز عقلانی و شناختی که جوانترین بخش مغز محسوب می شود، طی فرآیند تکامل، میلیون ها سال  بعد از پیدایش مغز غریزی و عاطفی  به شکل لایه ای بیرونی بر روی آن ها پدید آمده است.

مغز عقلانی و شناختی، به عنوان مركز اجرايي، احساسات اوليه‌ي پردازش‌شده توسط مغز غریزی و عاطفي را  تجزيه و تحليل مي‌كند و با تبديل آنها به ادراك، تصميمات و قضاوت‌ها، اعمال و رفتار آگاهانه‌ي ما را بر مبناي آن ها سازماندهي مي‌كند. 

مغز شناختی براي مواجهه‌ي عاقلانه‌تر با دنيا، از استدلال و منطق استفاده مي‌كند و به ما توانایی معنی بخشیدن به حجم وسیعی از اطلاعاتی که از محیط دریافت می کنیم را می دهد.

به‌ محض اينكه از خودمان سئوال مي‌كنيم: چرا فلان‌كس را دوست داريم؟ يا چرا از فلان‌كس متنفريم؟ افکار شناختی ما وارد میدان می شوند تا  با بررسی افکار عاطفی که از اميال، انگيزش‌ها و عواطف مغز غريزي و عاطفي‌ مان سر چشمه می گیرند، تصمیم نهایی را بگیرند.

تقابل و گفتگوي بي‌پايان ميان جریان افکار مغز غريزي و ‌عاطفي، و جریان افکار شناختی مغز عقلانی ما در تمام لحظات و در قالب مكالمه‌اي دروني، در ذهن و روان ما در حال ارسال و دريافت است.

اما از آن جایی که انسان به لحاظ خلقتی فطرتا یک موجود دو بعدی و معنوی است و جسم زیستی در حقیقت ابزاری برای روح یا من واقعی اش به حساب می آید، بنابراین افکار عاطفی و شناختی می تواند علاوه بر منشای جسم و محیط زندگی این دنیا، و از روح و دنیای دیگر هم سرچشمه بگیرد.

در حقیقت روح هم ارگانیزمی مشابه ارگانیزم جسم زیستی دارد، ودارای مغز، عقل، ذهن وحافظه خاص خودش است. ذهن روح هم می تواند بر اساس احساسات، امیال، افکار ودانسته هایی که دارد افکار عاطفی وشناختی متفاوتی نسبت به یک رویداد و پیشامد بیرونی داشته باشد. 

عقل جسم زیستی  که ما آن را عقل عادی هم می نامیم، همه چیز را فقط از دیدگاه خاص مادی اش تجزیه و تحلیل می‌کند. 

این در حالی است که، عقل روح، که آن را عقل سلیم می نامیم، هر چیزی را علاوه بردیدگاه مادی، از بعد معنوی نیز مورد بررسی قرار می دهد. 

در حقیقت از بدو تولد، مغز ما مدام تحت تاثیر دو جریان فکری – افکار عاطفی و افکار شناختی  قرار می گیرد که هم زمان  منشای آن  می تواند از جسم و این دنیا و روح و دنیای دیگر باشد.

بنابراین اين خود ما هستيم كه بايد انتخاب كنيم به پیام كدام بخش از این جریان های عاطفی و شناختی توجه کنیم و عمل کنیم.

در اغلب مواقع، وقتی با اتفاقاتی مثل یک تصادف، بر کنار شدن از کار، وخامت وضعیت مالی و رفاهی، مبتلا شدن به یک بیماری، مشکلات شخصی و خانوادگی، مشکلات روابط کاری در محیط کار و غیره، مواجه می شویم، مغز غریزی و عاطفی جسم  که به دنبال تامین خواسته های غریزی، تمایلات، گرایشها و نیازهاي مادی اش است، دائما این خواسته ها را به فکر و روانمان تحمیل می کند و  فکر ما را آشفته می کند.

طبیعتا وقتی اتفاقات و رویدادهای روزمره زندگی،  مطابق با خواسته ها و تمایلات مغز غریزی و مغز عاطفی پیش نمی رود، افکار عاطفی از کنترل خارج شده رايجي مثل اضطراب، ترس، عصبانيت و يا حزن و اندوه  را در ما ایجاد می کند، و خود این اختلال نیز سبب می شود انرژی و افکار مضری که به آن نفس اماره گفته می شود در سطح ایگو یا عقل عادی ما بروز کند.

نفس اماره، آن جزء از وجود ماست كه به پافشاري در ارضاي تمايلات آني خودش ادامه مي دهد ومي خواهد ما را به جهتي بكشاند كه بر خلاف اصول اخلاقی- عمل كنيم.

انرژی منفی نفس اماره مي تواند در قالب صفات منفی چون غرور، حسادت، بدبینی، عصبانیت وخود برتربینی عقل عادی ما را تسخیر کند ومنجر به افكار، احساسات واعمال منفی درما شود. 

ما فقط از طریق خودشناسي مي توانيم از بروز این صفات منفی در احساسات، افکار واعمال مان آگاه شويم ودر نتیجه از اين آگاهي براي بهتر عمل كردن استفاده كنيم.

البته اگر بخواهيد از اصول اخلاقی در مبارزه با نفس اماره استفاده كنيد، نفس اماره هم سعي ميكند همان اصول را بر ضد شما به كار ببرد. به طور خلاصه، هر كدام از توانايي ها وصفاتي كه در شما هست، به هر نحوي كه آنها را پرورش داده باشيد، مي تواند به عنوان يكي از ابزارهای بالقوه ي نفس اماره نیز درآيد.

مثلا اگر شما از اراده ي قوي برخوردار باشيد، نفس اماره ي شما هم از آن نيرو بهره مند است. اگر شما هوشمند باشيد، او هم هوش بسياري دارد. اگر شما ابتكار داريد، بدانيد كه او هم ابتكارهاي خاص خودش را دارد. 

اما اگر کسی عقل سلیم پرورش یافته داشته باشد و  یک رویداد بیرونی را بر اساس اصول صحیح اخلاقی - الهی و از هر دو جنبه مادی و معنوی مشاهده، تعبیر و تفسیر کند، امکان این که قضاوت واقع بینانه و منصفانه ای از وقایع داشته باشد، خیلی زیاد خواهد بود.

اما از آن جایی که اصولا هیچ مخلوقی در بدو پیدایش نه بالغ است و نه کامل، عقل عادی و عقل سلیم انسان نیز از این قانون گریز ندارند. بنابراین هر کس وظیفه دارد علاوه بر رشد دادن عقل عادی، عقل سلیم اش را  هم با  کسب تحصیلات و تجربیات زندگی رشد بدهد.

اما در عمل چگونه می توان عقل سلیم را در خود رشد داد؟ 

 

آدرس اینستاگرام:

https://instagram.com/ethicalintelligence?igshid=YmMyMTA2M2Y=

از طریق آدرس ایمیل زیر با ما در ارتباط باشید:

[email protected]

برای مطالعه بیشتر به وب سایت زیر مراجعه فرمایید:

www.metisblog.com